دیکشنری
camp bed
kæmp bɛd
فارسی
1
عمومی
::
تخت خواب سفری
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CAMERA LUCIDA
CAMERA OBSCURA
CAMERA TECHNOLOGY
CAMERAMAN
CAMEROON
CAMIAL
CAMION
CAMISADE
CAMISADO
CAMISOLE
CAMLET
CAMOMILE
CAMOUFLAGE
CAMOUFLAGE MEASURES
CAMP
CAMP BED
CAMP CHAIR
CAMP FOLLOWER
CAMP IN THE BOONDOCKS
CAMP IN THE BOONIES
CAMP IT UP
CAMP OUT
CAMPAGIN
CAMPAIGN
CAMPAIGN AGAINST
CAMPAIGN BETWEEN WARS
CAMPAIGN BUDGET OPTIMIZATION
CAMPAIGN FINANCING
CAMPAIGN FOR
CAMPAIGNER
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید